اولین مُحاکمۀ تاریخ
نامَت چیست؟ آدَم
فرزندِ؟ مَرا نه مادَر و نه پِدَری، بنویس اول یتیمِ عالمِ خِلقَت
آن چیست بر گُردِه نهادهای؟ امانَت است
محلِ تولد؟ بهشتِ پاک
اینک محلِ سکونت؟ زمینِ خاک
اعضایِ خانواده: حوایِ خوب و پاک، قابیلِ خشمناک، هابیلِ زیرِ خاک
قَدت؟ روزی چنان بلند که هَمسایۀ خدا... اینک به قدرِ سایۀ بَختَم به رویِ خاک
وَزنت؟ نه آنچنان سَبک که پَرَم در هوایِ دوست، نه آنچنان وَزین که نشینم بر این زَمین
رَنگت؟ اینک فقط سیاه زِ شرمِ چنان گناه
چشمَت؟ رنگی به رنگِ بارشِ باران که ببارد زِ آسمان
جِنست؟ نیمی مرا زِ خاک... نیمِ دگر خُدا
شُغلت؟ در کارِ کشتِ امیدم به رویِ خاک
شاکیِ تو؟ خدا
نامِ وکیل؟ آن هم فقط خدا
جُرمت؟ یک سیب از درختِ وسوسه
تنها همین؟ همین
حُکمت؟ تبعیدِ در زمین
همدستَت در گناه؟ حوایِ آشنا
ترسیدهای؟ کمی
زِ چِه؟ که شوم من اسیرِ خاک
آیا کسی به ملاقاتَت آمده است؟ آری
کِه؟ گاهی فقط خدا
داری گلایهای؟ دیگر گلایه نَه... ولی
ولی چِه؟ حُکمی چنین! آن هم به یِک گناه!؟
دِلتَنگ گشتهای؟ زیاد
برایِ کِه؟ تنها فقط خدا
آوردهای سَنَد؟ آری
چِه؟ دو قطره اشک
داری تو ضامِنی؟ آری
چِه کَس؟ تنها کَسَم خدا
در آخرین دِفاع؟ میخوانمش چُنان کِه اجابَت کند دُعا...