ناامیدی (1)
گاهی اتفاقاتی که در زندگی میافتد با انتظارات ما از زندگی تفاوت دارد برای همین است که ناامید میشویم. ناامیدی حالتی طبیعی است که در مراحلی از زندگی همهی ما پیش می آید. افرادی زیادی هستند که توانایی کنترل و مدیریت ناامیدی را در روزهای ابتدایی آن ندارند، مثلاً اگر کسی رتبهی رتبه دلخواه خود را در کنکور به دست نیاورد ممکن است ناامید شود. نکتهی مهمی که باید یاد بگیریم این است که چگونه با این احساس کنار بیاییم و آن را کنترل کنیم. گاهی وقت ها افراد ممکن است به طور ناخواسته تحت تأثیر موقعیتهای غیرقابل کنترل قرار بگیرند و نتوانند آن را مدیریت کنند اما معمولاً درنتیجهی عمل خود افراد است که این شرایط به وجود میآید. از آنجا که این مسأله می تواند تا حد زیادی زندگی افراد را تحت تأثیر خودش قرار دهد، لازم است یاد بگیریم چگونه با این مسأله کنار آمده و آن را حل کنیم.
پائولو کوئیلو میگوید: «آن لحظه معجزه آسا به ما کمک میکند تا خود را تغییر دهیم و ما را به سمت رسیدن به آرزوهایمان سوق میدهد؛ بله، ما سختى میکشیم، لحظات سخت خواهیم داشت و ناامیدیهای بسیارى را تجربه خواهیم کرد، ولى تمام اینها گذرا بوده و هیچ اثر دائمى باقى نمیگذارد و روزی باافتخار و امید، به مسیرى که پیمودهایم نگاه خواهیم کرد.»
آیا اجازه می دهید ناامیدیهای امروز، مانع آرزوهای فردای تان شود؟
1- مدیریت احساس
هرگاه در زندگی با موقعیت های دشوار و ناخواسته روبرو شدی، نترس، احساسات خود را بروز بده. اینکه به دلیل نرسیدن به هدف دلخواهتان ناراحت می شوید کاملاً طبیعی است. در این مواقع درد و دل و مشورت کردن با دوستان و نزدیکان و همچنین یادداشت کردن احساسات خود بر روی یک کاغذ به کنترل خشم و ناراحتی شما کمک خواهد کرد. در صورت لزوم از یک مشاور کمک گرفته و مشکل خود را با او در میان بگذارید.
همواره «پذیرفتن» را تمرین کنید. با این کار به مرحلهای خواهید رسید که هرگز مشکلات پیش آمده نمیتوانند شما را ناراحت و عصبانی کنند.
هرگز به خاطر عدم موفقیت خودتان دیگران را مقصر ندانید. هر زمانی که خواستید تصمیم مهمی بگیرید اول نگاهی به خودتان بیندازید. آیا عصبانی و ناراحت هستید؟ آیا ناامید هستید؟ اگر این طور است پس به احتمال قریب به یقین تصمیم شما غیرمنطقی، احساسی و اشتباه است. پس در این مواقع تصمیم نگیرید. اجازه بدهید زمان بگذرد، آرام که شدید آن وقت تصمیم بگیرید.
2- واقعبین باشیم
خیلی وقت ها ما ناامید میشویم فقط به این دلیل که برای خود «قانونی خیالی» در ذهن خود تعریف کردهایم که باعث شکلگیری یک سری افکار منفی در ذهن ما شده و انگیزهی تحرک و تلاش را از ما میگیرد؛ این قانون میگوید فقط با وجود مجموعهای از شرایط خاص است که ما میتوانیم به موفقیت و شادی دست یابیم؛ برای مثال اگر ما انتظار داشته باشیم که از هر نظر بهتر و کاملتر از دیگران باشیم، به احتمال زیاد دچار افسردگی و ناامیدی خواهیم شد، زیرا هیچ کس کامل نیست. اگر قانونی که برای خود ساختهایم و در واقع انتظاری که از خود داریم نیازمند ایجاد شرایطی باشد که دور از واقعیت بوده و خارج از کنترل ماست، ما را ناامید خواهد کرد؛ پس باید آن را تغییر داد و یا از نو تعریف کرد.
یادمان باشد هرگاه ناامید شدیم یک نگاهی به انتظارات خود بیندازیم و ببینیم آیا انتظاری که داریم تا چه حد به واقعیت نزدیک است؟
با خود بگویید من زمانی احساس شادی و موفقیت میکنم که نهایت تلاش خود را کرده باشم.
«پایان قسمت اول»